-
تینا
سهشنبه 17 تیر 1393 10:33
تینا زیبا بود کسی نمی دید تینا عاشق بود کسی نفهمید تینا تنها بود کسی نمی ماند تینا که رفت کسی نیامد تینا مچاله شد در کرم یک هوس تینا نفس بود اما بریدند تینا هوس بود اما دریدند تینا زیبا بود اما ندیدند
-
همه خوابند
سهشنبه 17 تیر 1393 10:29
اینجا همه کابوس اینجا همه خوابند فریاد لالایست ملحفه پرچم و بالش قله اینجا همه خوابند چشم باز دشنام گوش کردن حرام بی سر سردار است بیدار بر دار است اینجا همه خوابند
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 14 تیر 1393 09:24
برای که می نویسم؟ هر که آمد، سنگی بود که قلبم را شکافت هر که رفت، زخمی بود که به قلبم ماند. برای که می نویسم!؟
-
هیچکس نیست
سهشنبه 10 تیر 1393 08:41
در خیابان ماشین ها هزار آدمک خیابان را خاکستری می کنند سنگ هایی در آهن امتدادشان به جایی نمی رسد میزهای اداره خالیست امضا می شود برگ های خالی می چرخد اسکناس های خالی دوباره شب می شود روز که روز نبود شب هم که شب نیست رختخواب های خالی لحاف های چرک آدمک های خواب بیداریشان که بیدار نبود خوابشان هم که خواب نیست هیجکس نیست...
-
درد درون
سهشنبه 10 تیر 1393 08:33
هیچ دردی مثل تنهایی نیست وقتی که از درون است روی برگ شناسنامه ات میان رشته های ژنهایت ثانیه ها درد می شوند هر ثانیه و هر ثانیه و درد می شود، جزو هستیت مثل چشم و گوش مثل دست و پا و یا بیشتر یادت نمی رود زندگی، تحملی اجباریست و مرگ آرزویی دور دوری و جدا از همه چیز از خودت شناسنامه ات رشته های ژن هایت چشم و گوش و دست و...
-
چاه
سهشنبه 10 تیر 1393 08:31
آدمها. آدمها. آدمها. چنان دورم از شما که هیچ فاصله ای وصفش نمی کند تنهایم شانه ای نیست شاخه ای یا تکه سنگی حتی برای گریستن در فضا معلقم سکوتی که از مرگ خاموش تر و فریادی که از زخم چرکین تر سینه هایتان چاه دروغهاست آدمها دروغ پرست ها دروغ سازها دروغ خوان ها من در میان این همه تنهایی به دنبال چاهی می گردم که در ته آن...