شب ممتد

برای که می نویسم؟

شب ممتد

برای که می نویسم؟

درد درون

هیچ دردی

مثل تنهایی نیست

وقتی که از درون است

روی برگ شناسنامه ات

میان رشته های ژنهایت

ثانیه ها درد می شوند

هر ثانیه

و هر ثانیه

و درد می شود،

جزو هستیت

مثل چشم و گوش

مثل دست و پا

و یا بیشتر

یادت نمی رود

زندگی،

تحملی اجباریست

و مرگ

آرزویی دور

دوری و جدا

از همه چیز

از خودت

شناسنامه ات 

رشته های ژن هایت

چشم و گوش

و دست و پایت

همه درد می شوند

و تو تنهایی

حتی برای خودت

ناله ای نمی توان کرد

که تنهایی

حتی از خودت

خاصه از خودت...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد